گل کردم .....

ساخت وبلاگ
سوگسرود ارتحال امام خمینی (رض) - شعله ی آواز سوگسرود ارتحال امام خمینی (رض) (1)سوار باره ی  نور از فراز باروهاکه بود آن که تو را خواند ازفراسو، هاکه بود آن که تو را گفت فصل کوچ رسیدو ناامید شد از رجعت  پرستوهاکه بود آن که ز تحقیر لاله های کبودگریست در شب پیمان شوم شب بوهاکه بود آن که شجاعانه جام زهرگرفتو ما و باده خزیدیم کنج پستوهاکه بود آن که صدایش به گوش باد رسیدو اختناق گرفتند بیدلاگوهاکه بود آن که ز تزویر گرگها موییدوبیم داشت ز فردای شوم آهوهاکه بود آن که دلش پیش ماهیان جاماندو ریخت خون زلالش به کام زالوهاندا چه بود وکه بود آن که موج زمزمه اشنشان خانه ی دریا گرفت از جوهاز من مپرس بپرس از بسیج بوسه ی دوستتکیده اند مگر دستها و بازوها؟ز من مپرس بپرس ار زبان و دل داریز نادمان و ندیمان و سربه زانوها.(2)کجا شدی که خزان شد بهار بر یارانتو ای نسیم فرح بخش صبح در بارانکجا شدی که ز فیض دم مسیحاییتشفای خویش طلب می کنند بیمارانشکست قامت سرو تو وای اگر زین پسنظر کنیم به سرو کنار جوبارانگل جمال تو پژمرده است و نیست عجبکه میلشان نبود بلبلان به گلزاراناز آن زمان که تو را خفت نرگس مخمورچکید شبنم حسرت ز چشم بیدارانبه حصه کردن داغ تو در میانه ی خویشچو برگ لاله نشستند گرد هم یارانتکلمی که ندارند صبر مشتاقانتبسمی که نیارند تاب افگارانکجا شوند تهی از سرشک افشانیبه سوکت ای همه خوبی ز درد سرشارانفرشتگان که مقیمند در جنان شب و روزکنند تربت نورانی تو گلبارانزلال باده ی روحانی تو می جوینداگر شدند خماران به کوی خمارانهلا ! به حرمت خون کبوتران شهیدهلا ! به پاس وفا داری عزاداراناگر چه قدر تو محبوب را ندانستیمبه روز حشر شفاعت کن از گنهکاران . گل کردم ........
ما را در سایت گل کردم ..... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asoleyeavazblogfacod بازدید : 146 تاريخ : يکشنبه 22 خرداد 1401 ساعت: 5:03

خورشید نهان در ابر، خفّاش ز بند آزادشب بود ، شب ظلمت ، شب بود ، شب بیدادابرار حقیقت بین ، افسرده دل و غمگیناشرار تباه آیین ، بیگانه ز غم ، دلشادشیطان خطا پیشه ، پیوسته در اندیشهتا بر کند از ریشه ، آن سرو خوش آزادهم آیت یزدان را ، آتش فکند در جانهم خرمن ایمان را ، یکباره دهد بر بادشب بود ، شب ظلمت ، ایمان همه جا محکومشب بود ، شب ظلمت ، حاکم همه جا الحادآن شام که پاداشن ، بگرفت از اهریمنبا کشف حجاب زن ، جرثومه ی هر افسادسرهای جوانان را ، کردند هدف آن شبکارباب مشایخ را ، عمّامه ز سر افتادبگذاشت کله بر سر، ایرانی و ایران راقانون دخالتها ، کز خارجه شد امدادپرورده ی استعمار ، سرکرده ی دزدان شدتا آن که هجوم آورد ، بر قافله ی ارشاددر گوش دل این پیغام ، آورد مگر آن شامکز خاطره ی ایام ، اینت ز قلم افتاد:کآغاز قیام ما ، از مسجد و منبر بودآغاز شد این نهضت ، از مسجد گوهرشادپاسی چو گذشت از شب ، یلدا شب ظلم آییناز روزنه نوری تافت ، خورشید به در استادناگاه ز قم مردی ، برخاست علی صولتتا دست ستم بندد ، چون غنچه دهان بگشاد:کای خلق به پا خیزید ، صد شور برانگیزیدبا ظلم درآویزید ، تا محو شود بیدادبر پای شما تا کی ، زنجیر ستمکاران؟بر نای شما تا چند ، سرنیزه ی استبداد؟امّت چو امامش را ، دریای خروشان دیدچون موج به جوش آمد ، چون سیل به راه افتادبر پنجره ها تابید ، تا نور از آن خورشیداز حنجره ها رویید ، صد شاخه گل فریادایام حوادث را آبستن و دنیاییدر فکر که این مادر ، آینده چه خواهد زاد؟شب بود ، شب ظلمت ، کز حنجره ها گل کردآوای خوش تکبیر ، تکبیر خوش میلادکایام بزاد اکنون ، فرزند قیام ایدوندر ماه جهاد و خون ، در پانزده خردادبا حیله ی اهریمن، تبعید چو شد خورشیدآن جلوه ی یزدانیش ، هرگز نه برفت از یادبس لال گل کردم ........
ما را در سایت گل کردم ..... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asoleyeavazblogfacod بازدید : 141 تاريخ : يکشنبه 22 خرداد 1401 ساعت: 5:03

برخیز       تا      نماز       محبّت         ادا     کنیم   در   سجده     عشقِ     راهگشا     را   دعا کنیمهمراه    با      نسیم  سحر ،   گرم    و   تیزبالباران      بوسه     پیشکشِ     لاله ها      کنیمامّید   را      که   پر  زده   از      باغ     سینه هادر   سردسیر    فصلِ      غریبی     صدا   کنیمدل   ، این    سپند واره ی     آتش  مزاج      راوقت است   تا   به   مجمر حیرت   فدا    کنیماندیشه را   که سِهره ی   دربند مانده ایستدر      پهنه ی      زلال       ترنّم     رها     کنیمدر  باتلاق  بی خبری    پیچکی است   سبزپایی   فرو    نهاده     و   گل کردم ........
ما را در سایت گل کردم ..... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asoleyeavazblogfacod بازدید : 150 تاريخ : يکشنبه 22 خرداد 1401 ساعت: 5:03